دنیای شادی

جوک .دل نوشته.طنزوسرگرمی.شعر.

شنل قرمزی.طنز

شما فکر می کنید بر سر شخصیت های  فیلم های کودکی ما چه گذشته .
ادامه مطلب

[ سه شنبه 3 بهمن 1391برچسب:,

] [ 21:36 ] [ آرش ]

[ ]

ابتکار در فوش دادن

فحش دادن

 

یك وكیل مجلس اینطور فحش می‌دهد: احمق بی‌قانون، كودن، بی اعتبارنامه، تو از مصونیت اخلاقی خود سوء استفاده كرده‌ای. بدتركیب، بی‌قیافه كبود. دیگر اعتماد من از تو سلب شد. دیگر دوستی من و تو وخیم گردید. مرده‌شور آن صدای زنگوله مانندت را ببرد. یك جلسه دیگر اگر جلوی چشمم بیایی استیضاحت می‌كنم!

خانم یك افسر اینطور فحاشی می‌كند: زنیكه بی‌انضباط. ای توپ، ای مسلسل، شمشیر توی فرق سرت بخورد، یابوی بی ركاب. پدرسوخته آش كشكی را ببین. آجر نظامی توی سرت بخورد. الهی توی صف مرده‌ها بری!

یك كارمند اداره می‌گوید: خفه شو، پرونده ناقص، دون اشل، الهی اسمت جزو مراسلات فوت شدگان به آن دنیا ارسال شود، الهی در قبرستان برای همیشه بایگانی شوی، لامذهب، بی دین، مدیركل! الهی زیر فشار مقررات قانون ریغت دربیاد. الهی از این دنیا اخراج بشی!

یك درشكه‌چی: تف برویت، كپی اوغلی. حیوون علیشاه، مگر اینجا طویله است؟ لامروت مثل خیابان سنگفرش می‌ماند! والله می‌زنمت، آهای، بپا، خبردار ننه، آبجی، خواهر، آقا می‌گیرم سوتت می‌كنم كه دو كورس اونطرف‌تر بیایی پایین، احمق،‌ زردنبو، رنگش مثل پهن می‌ماند!

یك خیاط: ای بی قواره، بد برش، بی آستر. وقیح پرروئه. به خدا چاك دهنت را می‌دوزم. گوشهایت را قیچی می‌كنم. مرده‌شور صورت آبله‌ای سوزن سوزنیت را ببره، در عالم رفاقت صد دفعه ترا پرو كردم اما باز هم ناصاف از آب درآمدی. خوبه، بسه دیگه، جلوی حرفهایت را درز بگیر... باشه، باشه این بود اجرت. بیست سانتیمتر دوستی من كه حالا با دو ذرع و سه چارك قد،‌ قلب مرا بشكافی؟!

یك حاحی بازاری محتكر: دهه... چك بی‌محل را تماشا كن. سفته سوخت شده را ببین. دلال مظلمه را بپا! مردیكه، پنجاه و سه پارچه آبادی كه دارم توی سرت بخوره، الهی زیر ماشین بیوك بری، خیر ندیده بی‌اعتبار. به خدا یك انبار خری! هیچ هم از خریتت كمتر نمی‌شه. تف تما مستاجرینم به ریش پدرت، درد و بلای سرقفلی‌هام بخوره توی كاسه سرت. محتكر حماقت و لجاجت! برو حجره‌ات را تخته كن عمو


ادامه مطلب

[ سه شنبه 3 بهمن 1391برچسب:,

] [ 21:35 ] [ آرش ]

[ ]

تاحالا دقت کردین.


دقت کردین ؟

لذتی که در “کوفت” گفتن مامان هست در “قربونت برم” هیچکس نیست ؟
.
.
دقت کردین بعضیا تا باهامون دوست میشن ۱ماه قبلش یه تصادف هولناک داشتن که هم ماشینشون (ترجیحا مدل بالا) و گوشیشون (iphone کمتر راه نداره اصلا) توی اون تصادف نابود شده ؟
الان ۱۱۰۰ دستشونه و باباشون تنبیهشون کرده پیاده روی میکنن ؟
.
.
دقت کردین تو فیلم و سریال های ایرانی وقتی دوتا دانشجو میخوان عاشق هم بشن باید پسره اشتباها به کیف دختره بزنه تا همه وسایلش بریزه و تو جمع کردن کمکش کنه و عاشقش بشه ؟
.
.
دقت کردین همیشه مهمترین و قشنگترین ترین اس ام اس ها *some text missing* میشه ؟؟؟
.
.
دقت کردین وقتی دارین موقع فوتبال نگاه کردن تخمه میخورید اگر یه دونه از اون مغز تخمه ها بیفته رو زمین تا کل خونه رو نگردی و پیداش نکنی بیخیال نمیشی ؟
.
.
دقت کردین درست وقتی که عجله داری یا هوا سرده یا جیش داری ؛ کلیدت تو غیر قابل دسترس ترین سوراخ کیف و جیبت مدفون شده ؟؟؟
.
.
دقت کردین ؟
فقط کافیه در ماشینت باز باشه ، عالم و آدم میان بغل دستت که بگن در ماشین بازه …
حالا اگه بی بنزین تو خیابون بمونی ، هیشکی آدم حسابت نمیکنه !

ادامه مطلب

[ سه شنبه 3 بهمن 1391برچسب:,

] [ 21:33 ] [ آرش ]

[ ]

وقت اعترافه

 

بچه ها وقت اعترافه.

 

 

اعتراف کنید ( طنز ) - khandehbazar.blogfa.com

اعتراف میکنم بچه که بودم یه بار با آجر زدم تو سر یکی از بچه های اقوام , تا ببینم دور سرش از اون ستاره ها و پرنده ها می چرخه یا نه!!!!!
تازه هی چند بارم پشت سر هم این کار و کردم , چون هر چی می زدم اتفاقی نمی افتاد!!!!
.
.
.
اعتراف می کنم یه بار پسر همسایه چهارسالمونو با باباش تو خیابون دیدم گفتم سلام نوید چطوری؟
دیدم بچهه تحویلم نگرفت باباهه خندید
اومدم خونه به مامانم گفتم نوید ماشالا چقد بزرگ شده!
مامان گفت نوید کیه؟
گفتم: پسر آقای …
گفت اون اسمش پارساست اسم باباش نویده
.
.
.
چند روز پیش دختر خالم گوشیشو خونمون جا گذاشته بود … بهش اس ام اس(!) زدم گوشیتو جا گذاشتی!!!!!!!
.
.
.
چند وقت پیش تو حیاط خونه سیگار میکشیدم که صدای باز شدن در حیاط اومد منم حول شدم سیگارو روی گوشیم خاموش کردم (!!) و بدترش اینکه بلافاصله گوشیو پرت کردم تو باغچه و سیگار خاموش موند تو دستم
.
.
.
اعتراف میکنم دوران راهنمایی روز معلم همه تخم مرغ آورده بودن که توش پر گل بود منم یه تخم مرغ خام آورده بودم که بزنم بخندیم! معلم اومد داخل همه سرو صدا کردن و شادی کردن تخم مرغارو میزدن به تخته منم این وسط تخم مرغو زدم به تخته ! ترکید رو تخته پاشید همه جا ، رو لباس معلمم ریخت ! سریع گفت کی بود ؟!!؟ هیچکی هیچی نگفت با این که میدونستن کار منه خلاصه از ته کلاس ۴ – ۵ نفر شلوغو آورد بیرون  زدشون ولی نگفتن کار من بود ! چون شاگرد زرنگیم بودم معلمه شک نمیکرد بهم !
وقتی از کلاس اومدیم بیرون تا دو کیلومتر به صورت چهار نعل فرار کردم آخرم سر کوچه گرفتن زدنم !
.
.
.
اعتراف می کنم معلم دوم دبستانم می گفت املا ها رو خودتون بنویسید که من با دوربین مخفیا می بینم کی به حرفام گوش می ده …ازون روز کار من شده بود گشتن سوراخ سمبه های خونه و سوال های مشکوک از مامان بابام:امروز کی اومد؟ کی رفت؟ به کودوم وسیله ها دست زد؟
بیشترم به دریچه کولر شک داشتم
.
.
.
اعتراف می‌کنم سر فینال جام جهانی‌ تا لحظه‌ای که اسپانیا گل زد فکر می‌کردم اسپانیا نارنجیه، هلند آبی‌، گل هم که زد کلی‌ لعنت فرستادم به هلند، بعد گل رو صفحه نوشت اسپانیا ۱ – هلند ۰ ، تازه فهمیدم کل بازی داشتم اشتباه فحش میدادم
.
.
.
اعتراف می کنم وقتی داداشم دو ماهش بود خندون رفتم تو آشپزخونه، مامانم گفت نارنگیتو خوردی؟ گفتم آره، تازه به آرشم دادم!
بیچاره مامانم بدو بدو رفت نارنگی رو از حلقش کشید بیرون!
.
.
.
یه بار با بچه ها بودیم یکی از دوستام رو بعد از مدت ها دیدم ، کلی ریش گذاشته بود
:D با خنده بهش گفتم : علی این ** بازیا چیه ؟
گفت پدرم فوت کرده
:l گفتم تسلیت میگم
.
.
.
اعتراف می کنم کلاس اول دبستان بودم تحت تاثیر این حرفا که نباید به غریبه آدرس خونتون رو بدید، روز اول به راننده سرویس آدرس اشتباهی دادم و از یه مسیری الکی تا خونه پیاده رفتم و تازه فرداش موقعی که سرویس دنبالم نیومد تازه شاهکارم معلوم شد برای خانواده
.
.
.
اعتراف میکنم چند ماه پیش تو شرکت بودم سر کارام یوهو مدیر عامل از تو اتاق خودش گفت: امیــــــــــــــــــر جووون…بلند گفتم جانم؟ گفت خیلی میخوامـــت….گفتم منم همینطور….گفت پیش ما نمیای؟؟؟؟ گفتم چرا..حمتاً..از پشت میزم بلند شدم برم تو اتاقش..به در اتاقش که رسیدم دیدم داره تلفن حرف میزنه با امیر دوستش و من از شدت ضایگی دیوارو گاز گرفتم

.

همین الان در قسمت نظرات اعتراف کن…زووود…می خوایم بخندیم !!


ادامه مطلب

[ سه شنبه 3 بهمن 1391برچسب:,

] [ 21:33 ] [ آرش ]

[ ]

وقت اعترافه

 

بچه ها وقت اعترافه.

 

 

اعتراف کنید ( طنز ) - khandehbazar.blogfa.com

اعتراف میکنم بچه که بودم یه بار با آجر زدم تو سر یکی از بچه های اقوام , تا ببینم دور سرش از اون ستاره ها و پرنده ها می چرخه یا نه!!!!!
تازه هی چند بارم پشت سر هم این کار و کردم , چون هر چی می زدم اتفاقی نمی افتاد!!!!
.
.
.
اعتراف می کنم یه بار پسر همسایه چهارسالمونو با باباش تو خیابون دیدم گفتم سلام نوید چطوری؟
دیدم بچهه تحویلم نگرفت باباهه خندید
اومدم خونه به مامانم گفتم نوید ماشالا چقد بزرگ شده!
مامان گفت نوید کیه؟
گفتم: پسر آقای …
گفت اون اسمش پارساست اسم باباش نویده
.
.
.
چند روز پیش دختر خالم گوشیشو خونمون جا گذاشته بود … بهش اس ام اس(!) زدم گوشیتو جا گذاشتی!!!!!!!
.
.
.
چند وقت پیش تو حیاط خونه سیگار میکشیدم که صدای باز شدن در حیاط اومد منم حول شدم سیگارو روی گوشیم خاموش کردم (!!) و بدترش اینکه بلافاصله گوشیو پرت کردم تو باغچه و سیگار خاموش موند تو دستم
.
.
.
اعتراف میکنم دوران راهنمایی روز معلم همه تخم مرغ آورده بودن که توش پر گل بود منم یه تخم مرغ خام آورده بودم که بزنم بخندیم! معلم اومد داخل همه سرو صدا کردن و شادی کردن تخم مرغارو میزدن به تخته منم این وسط تخم مرغو زدم به تخته ! ترکید رو تخته پاشید همه جا ، رو لباس معلمم ریخت ! سریع گفت کی بود ؟!!؟ هیچکی هیچی نگفت با این که میدونستن کار منه خلاصه از ته کلاس ۴ – ۵ نفر شلوغو آورد بیرون  زدشون ولی نگفتن کار من بود ! چون شاگرد زرنگیم بودم معلمه شک نمیکرد بهم !
وقتی از کلاس اومدیم بیرون تا دو کیلومتر به صورت چهار نعل فرار کردم آخرم سر کوچه گرفتن زدنم !
.
.
.
اعتراف می کنم معلم دوم دبستانم می گفت املا ها رو خودتون بنویسید که من با دوربین مخفیا می بینم کی به حرفام گوش می ده …ازون روز کار من شده بود گشتن سوراخ سمبه های خونه و سوال های مشکوک از مامان بابام:امروز کی اومد؟ کی رفت؟ به کودوم وسیله ها دست زد؟
بیشترم به دریچه کولر شک داشتم
.
.
.
اعتراف می‌کنم سر فینال جام جهانی‌ تا لحظه‌ای که اسپانیا گل زد فکر می‌کردم اسپانیا نارنجیه، هلند آبی‌، گل هم که زد کلی‌ لعنت فرستادم به هلند، بعد گل رو صفحه نوشت اسپانیا ۱ – هلند ۰ ، تازه فهمیدم کل بازی داشتم اشتباه فحش میدادم
.
.
.
اعتراف می کنم وقتی داداشم دو ماهش بود خندون رفتم تو آشپزخونه، مامانم گفت نارنگیتو خوردی؟ گفتم آره، تازه به آرشم دادم!
بیچاره مامانم بدو بدو رفت نارنگی رو از حلقش کشید بیرون!
.
.
.
یه بار با بچه ها بودیم یکی از دوستام رو بعد از مدت ها دیدم ، کلی ریش گذاشته بود
:D با خنده بهش گفتم : علی این ** بازیا چیه ؟
گفت پدرم فوت کرده
:l گفتم تسلیت میگم
.
.
.
اعتراف می کنم کلاس اول دبستان بودم تحت تاثیر این حرفا که نباید به غریبه آدرس خونتون رو بدید، روز اول به راننده سرویس آدرس اشتباهی دادم و از یه مسیری الکی تا خونه پیاده رفتم و تازه فرداش موقعی که سرویس دنبالم نیومد تازه شاهکارم معلوم شد برای خانواده
.
.
.
اعتراف میکنم چند ماه پیش تو شرکت بودم سر کارام یوهو مدیر عامل از تو اتاق خودش گفت: امیــــــــــــــــــر جووون…بلند گفتم جانم؟ گفت خیلی میخوامـــت….گفتم منم همینطور….گفت پیش ما نمیای؟؟؟؟ گفتم چرا..حمتاً..از پشت میزم بلند شدم برم تو اتاقش..به در اتاقش که رسیدم دیدم داره تلفن حرف میزنه با امیر دوستش و من از شدت ضایگی دیوارو گاز گرفتم

.

همین الان در قسمت نظرات اعتراف کن…زووود…می خوایم بخندیم !!


ادامه مطلب

[ سه شنبه 3 بهمن 1391برچسب:,

] [ 21:33 ] [ آرش ]

[ ]

مردها بعد فوت همسر

مردها کاین گریه در فقدان همســــــــر می کنند
بعد مرگ همســـــــر خود ، خاک بر سر می کنند !
خاک گورش را به کیسه ، سوی منزل مـــی برند !


دشت داغ سینــه ی خـــــود ، لاله پرور می کنند
چون مجانین ! خیره بر دیوار و بر در مــی شوند
خاک زیر پای خود ، از گریه ، هــــی ! تر می کنند
روز و شب با عکــس او ، پیوسته صحبت می کنند
دیده را از خون دل ، دریای احمـــــر مــــی کنند !

در میان گریه هاشان ، یک نظر ! با قصد خیـــــر !!
بر رخ ناهیـد و مینـــــا و صنــــــوبر می کنند !
بعدِ چنـــدی کز وفات جانگــــــداز ! او گذشـــت
بابت تسلیّت خــود ! فکـــر دیگـــــر مـــی کنند
دلبری چون قرص ماه و خوشگل و کم سن و سال

جانشیـــــن بی بدیل یار و همســــــر می کنند
کــج نیندیشید !! فکــر همســــــر دیگر نیَند !
از برای بچه هاشان ، فکر مـــادر مـــی کنند !!


ادامه مطلب

[ سه شنبه 3 بهمن 1391برچسب:,

] [ 21:32 ] [ آرش ]

[ ]

داداشم نوجوون بود میرفت باشگاه کونگ فو و کشتی, منم اون موقه ها بچه بودم

هر وقت که تو باشگاشون یه فن جدید بهشون یاد میدادن میومد تو خونه رو من اجرا میکرد

منم به ازای هر فن پول میگرفتم

یعنی از کوچیکی من با این سختی پول درمیاوردما !

.

.

.

اون چیه که راحت از جیب میاد بیرون …

گوشی های جدید GLX با جدید ترین آپشن روز دنیا هم اکنون در خدمت شما …

دیگه کسی آیفون و گلکسی نمی خره … !

.

.

.

اینایی که کسی از کاراشون سردرنمیاره،

اینایی که کاراشونو همیشه ساکت و آروم انجام میدن،

اینایی که عشقشون لباس مشکیه،

اینایی که دلشون نمیاد وقتی که خوابی بیدارت کنن،

اینایی که روزا براشون بی معنی شده و شبا فقط کار میکنن،

اینایی که با دیواره خونه ها یه دنیا خاطره دارن،

اینا رو خیلی زیاد مواظبشون باشید،

این لامصبا دزدن !

.

.

.

به مامانم میگم چرا همیشه میخوای قسم بخوری جون منو قسم میخوری ؟

چرا جونه مهردادو (برادرم) قسم نمی خوری ؟

میگه آخه اون طفلک بچه بود زیاد مریض میشد …

.

.

.

به مامانم میگم من شام بیرون میخورم ، هوس فست فود کردم …

میگه نمیخواد ، فردا شب هوس کن !

بقیش تو ادامه مطلب


ادامه مطلب

[ سه شنبه 3 بهمن 1391برچسب:,

] [ 21:30 ] [ آرش ]

[ ]

دل نوشته های جدید

گل من باغچه نو مبارک

چه قدر سخته تو چشمای کسی که تمام عشقت رو ازت دزدیدو به جاش یه زخم همیشگی رو به قلبت هدیه داد زل بزنی وبه جای اینکه لبریز کینه و نفرت شی‌ ، حس کنی هنوزم دوسش داریچه قدر سخته دلت بخواد سرت رو باز به دیواری تکیه بدی که یه بار زیر آوار غرورشهمه وجودت له شده ….چه قدر سخته تو خیالت ساعتها باهاش حرف بزنیاما وقتی دیدیش هیچ چیزی جز سلام نتونی بگی….چه قدر سخته وقتیپشتت بهشه دونه های اشک گونه هاتو خیس کنه اما مجبور باشی بخندیتا نفهمه هنوزم دوسش داری …….چه قدر سخته گل آرزوهاتو تو باغ دیگری ببینیو هزار بار تو خودت بشکنی و اون وقت آروم زیر لببگی : گل من باغچه نو مبارک
 
ادامه دل نوشته ادامه مطلب.

ادامه مطلب

[ سه شنبه 3 بهمن 1391برچسب:,

] [ 21:27 ] [ آرش ]

[ ]

خداجون

خداحافظ

خداحافظ برو عشقم برو که وقت پروازه

 

                                            برو که دیدن اشکات منو به گریه میندازه

 

نگاه کن آخر راهم نگاه کن آخر جادست

 

                                         نمیشه بعد تو بوسید نمیشه بعد تو دل بست

 

منو تنها بذار اینجا تو این روزای بی لبخند

 

                                       که باید بی تو پرپر شه که باید از نگات دل کند

 

حلالم کن اگه میری اگه دوری اگه دورم

 

                                           اگه با گریه میخندم حلالم کن که مجبورم

 

نگو عادت کنم بی تو که میدونی نمی تونم

 

                                           که میدونی نفسهامو به دیدار تو مدیونم

 

فدای عطر آغوشت برو که وقت پروازه

 

                                            برو که بدرقه داره منو به گریه میندازه

 

برو عشقم خداحافظ برو تو گریه حلالم کن

 

                                            خداحافظ برو اما حلالم کن حلالم کن...


ادامه مطلب

[ سه شنبه 3 بهمن 1391برچسب:,

] [ 21:24 ] [ آرش ]

[ ]

تست ازدواج.طنز

شما بعنوان مرد خانواده ، چقدر عيالتان را دوست داريد؟!

الف- به اندازه تعداد سکه‌هاي مهريه اش
ب- به اندازه تعداد قطعات جهيزيه اش
ج- به اندازه تعداد صفر هاي جلوي مبلغ موجودي حساب بانکي اش
د- به اندازه تمام ستاره هاي آسمان در روز

2- چه عاملي سبب شد تا شما به خواستگاري عيالتان برويد؟

!الف- جووني کردم
ب- سادگي کردم
ج- گول خوردم
د- من که نرفتم خواستگاري، اون اومد

3- اگر خدايي ناکرده عيالتان فوت کند شما چه کار مي کنيد؟!

الف- اول ناراحت و بعد خوشحال مي شويد
ب- اول خرما و بعد شاباش مي دهيد
ج- اول قبرستان و بعد محضر مي رويد
د- انشاا... بقاي عمر 5 تاي ديگر باشه

 

4- ملاک شما در انتخاب عيالتان چه بوده است؟

!الف- املاک پدرش
ب- دارايي پدرش
ج- املاک و دارايي پدرش
د- همه موارد

5- اگر عيالتان از شما بخواهد که براي کادوي تولدش يک گردنبد طلا بخريد چکار مي‌کنيد ؟

!الف- تا بعد از روز تولدش گم و گور مي شويد
ب- تا بعد از روز تولدش خودتان را به مريضي مي زنيد
ج- تا بعد از روز تولدش خودتان را به مردن مي زنيد
د- آدرس يک بدلي فروشي کار درست را از دوستتان مي گيريد

6- محبت آميز ترين جمله ايکه به عيالتان گفته ايد چه بوده است ؟!

الف- عزيزم ، امروز صبحانه چي داريم؟
ب- عزيزم ، امروز ناهار چي داريم؟
ج- عزيزم ، امشب شام چي داريم؟
د- من واقعا... من واقعا عاشق... من واقعا عاشق تو... من واقعا عاشق تو روبچه با پنيرم

7- در کارهاي منزل چقدر به عيالتان کمک مي کنيد؟
الف- در خوردن غذا با او همکاري مي کنيد
ب- کانال هاي تلويزيون را شما با کنترل عوض مي کنيد
ج- موقعي که عيالتان مشغول تميز کردن منزل يا شستن ظروف است ، با زدن صوت و دست او را تشويق مي کنيد
د- گاهي اوقات کارهاي شخصي تان را خودتان انجام مي دهيد

8- اگر عيالتان با شما قهر کند براي آشتي کردنش چه کار خواهيد کرد؟
الف- شما هم با او قهر مي کنيد تا زمانيکه خودش بيايد منت کشي
ب- از طريق بکارگيري سيستم اعمال خشونت ، او را به زور آشتي خواهيد داد
ج- او را تهديد مي کنيد که اگر تا 10 بشماريد و آشتي نکند سريعا اقدام به اختيار نمودن همسر جديد مي نماييد
د- حاضريد يک چيزي هم بدهيد اگر هميشه قهر باشد

9- نظرتان در مورد اين جمله چيست ؟  «مهرم حلال ، جونم آزاد

»الف- زيبا ترين جمله دنياست
ب- با معنا ترين جمله دنياست
ج- خوشحال کننده ترين جمله دنياست
د- تخيلي ترين جمله عصر کنوني است

10- در کل ، از زندگي با عيالتان راضي هستيد ؟!

الف- اگر نباشم چيکار کنم؟
ب- چاره اي جز اين ندارم
ج- يک جوري داريم مي سازيم ديگه
د- بله که راضي هستم البته تا زماني که بتوانم پول مهريه اش را جور کنم


ادامه مطلب

[ سه شنبه 3 بهمن 1391برچسب:,

] [ 21:23 ] [ آرش ]

[ ]

ترول جدید

این مورد چند بار واسه خودم اتفاق افتاده !!
شما چطور؟؟؟؟امان از دست این تبلیغات ( عکس) www.taknaz.ir
 
امان از دست این تبلیغات ( عکس) www.taknaz.ir


ادامه مطلب

[ سه شنبه 3 بهمن 1391برچسب:,

] [ 21:23 ] [ آرش ]

[ ]

حکایت یک پیرمرد.خداجون.

حکایت یک پیرمرد

توی یه جمعی یه پیرمردی خواست سلامتی بده گفت : می خورم به سلامتی 2 بوسه !!

بعد همه خندیدن و هم همه شد و پرسیدن حالا بگو کدوم 2 بوسه ؟!!

.

.

گفت :

اولیش اون بوسه ای مادر از گونه بچه تازه متولد شده می بوسه و بچه نمی فهمه !

دومیش اون بوسه ای که بچه از گونه مادر فوت شدش می بوسه و مادرش متوجه نمیشه ...

 

 

خداجون کمکم کن..........

خدا جون میشه تو امشب منو تو بغل بگیری 

                                                     بگی اروم توی گوشم دیگه وقتشه بمیری

خدا جون میگن تو خوبی مثه مادرا میمونی

                                                     خداجون میشه یه کاری بکنی به خاطر من؟

من میخوام که زود بمیرم اخه سخته زنده موندن

                                                       خدا جون تو تنها هستی میدونی تنهایی سخته

زنده بودن یا مردن من واسه اون فرقی نداره

                                                        خدا جون میخوام بمیرم تابشم همیشه راحت

ولی عمر اون زیاد شه حتی واسه یه ساعت


ادامه مطلب

[ سه شنبه 3 بهمن 1391برچسب:,

] [ 21:20 ] [ آرش ]

[ ]

دلتنگی های من

دلتنگی های من

بهترین دوست اون دوستیه كه بتونی باهاش ساكت روی یك سكو بشینی و چیزی نگی و وقتی ازش دور میشی احساس كنی كه بهترین گقتگو عمرت رو داشتی 
ما واقعا تا چیزی رو از دست ندیم قدرش رو نمیدونیم ولی در عین حال تا وقتی چیزی رو دوباره بدست نیاوردیم نمی دونیم چی رو از دست دادیم 
اینكه تمام عشقت رو به كسی بدی تضمینی بر این نیست كه اون هم همین كار رو بكنه پس از اون انتظار عشق متقابل نداشته باش فقط منتظر باش تا عشق آروم توی قلبش رشد كنه واگه اینطور نشد خوشحال باش كه توی قلب تو رشد كرده 

در عرض یك دقیقه میشه یك نفر رو خرد كرد و در یك ساعت میشه كسی رو دوست داشت و در یك دقیقه و در یك دقیقه میشه عاشق شد ولی یك عمر طول میكشه تا كسی رو فراموش كرد 
دنبال نگاه ها نرو چون میتونن تو رو گول بزنن دنبال دارایی نرو چون كم كم افول میكنه دنبال كسی باش كه باعث بشه لبخند بزنی چون فقط با لبخند میشه یك روز تیره رو روشن كرد كسی رو پیدا كن كه تو رو شاد بكنه ....
دقایقی توی زندگیت هستن كه دلت اونقدر برای یك نفر تنگ میشه كه دوست داری اون رو از توی رویاهات بیرون بكشی و توی دنیای واقعی بغلش كنی 
رویایی رو ببین كه میخوای جایی برو كه دوست داری چیزی باش كه میخوای باشی چون فقط یك جون داری و یك شانس برای اینكه هر چی دوست داری انجام بدی 
همیشه خودتو جای دیگران بگذار اگر احساس میكنی چیزی ناراحتت میكنه احتمالا دیگران رو هم آزار میده 
شادترین افراد لزوما بهترین چیزها رو ندارن اونها فقط از اونچه كه توی راهشون هست بهترین استفاده رو میكنن 
شادی برای اونایی كه گریه میكنن یا صدمه میبینن زندس برای اونایی كه دنبالش میگردن یا امتحانش كردن چون فقط اینا هستن كه اهمیت دیگران رو توی زندگیشون میفهمن 
عشق با یه لبخند شروع میشه با بوسه رشد میكنه و با اشك تموم میشه.. روشن ترین آینده روی گذشته فراموش شده شكل میگیره..نمیشه تا وقتی كه دردها و رنجها رو دور نریختی توی زندگی پیش بری 
وقتی بدنیا اومدی تو تنها كسی بودی كه گریه میكردی و بقیه میخندیدن سعی كن جوری زندگی كنی كه وقتی رفتی تنها تو بخندی و بقیه گریه كنن  ......... 

 دردتون درد عشق

عشقتون همیشگی


ادامه مطلب

[ سه شنبه 3 بهمن 1391برچسب:,

] [ 21:20 ] [ آرش ]

[ ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ،